به گزارش ایرانومی، فرهنگ مدیریت جهادی با مصرف گرایی، اشرافی گری و شیوه های تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایه داری است مغایرت دارد. تفکر سرمایه داری جامعه را به سمت مصرف گرایی و انحراف از مسیر آرمان های انقلاب و عدالت سوق می دهد. این نکته ای بود که وفاداران مدیریت جهادی از آن دوری می کنند. برای تبیین سبک مدیریت جهادی ابعاد، الگوها، مؤلفه ها و فرهنگ مبتنی بر آن تشریح می گردد:
۱. الگوی مدیریت جهادی:
تفاوت اصلی مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری آن مقتبس از مدیریت اسلامی است. برای مثال، کسب سود در مدیریت اسلامی و سایر نظام های مدیریت دارای اهمیت می باشد. ولی در سایر نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلی مطرح است، در مدیریت جهادی سود به عنوان وسیله محسوب می شود. البته کسب سود حتی در مقیاس وسیع و کلان مذموم نیست و اگر از طریق قانونی، شرعی و با تلاش به دست آید جزء عبادات و فضیلت ها محسوب می شود. بنابراین مدیریت جهادی را نباید در مقابل سایر نظام های مدیریت قرار داد، بلکه مدیریت اسلامی بر شانه های مبانی فکری اندیشه اسلامی از سایر نظریه های مدیریت استقبال می کند و بهره برداری می نماید.
۲. فرهنگ و مدیریت جهادی:
فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار، مردم گرایی، خودباوری، نوآوری، ماموریت پذیری و… می باشد. نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه دارد. فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
۳. مدیریت جهادی، خواسته اصیل رهبر انقلاب:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار رئیس و اعضای شورای اسلامی، شهردار، معاونین و شهرداران مناطق مختلف تهران تأکید کردند: «در اداره کلان شهر تهران و همچنین در اداره کشور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت یا همان روحیه مدیریت جهادی حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پیش رفت.»
یکی از مباحثی که در سال های اخیر در ارتباط با سبک زندگی در جامعه مورد توجه قرار گرفته شناخت جایگاه آن در ساختار مدیریتی جامعه اسلامی است. اگر دین را به عنوان راهبردی برای زندگی و شاخصی برای پایش کیفیت و ترسیم حیات مطلوب بدانیم، طبیعتاً مدیریت جامعه اسلامی و دینی هدف اصلی خود را پیاده سازی ارزش ها در جامعه با افق تبدیل آن به کیفیت زندگی و راهبرد چگونگی دستیابی به این کیفیت و سبک زندگی می داند.
زمانی که مقام معظم رهبری از واژه سبک زندگی صحبت کردند، چنین استنباط شد که ایشان در پی بازگو نمودن نوعی از زندگی هستند که در قیل و قال دنیای صنعت و اطلاعات در حال محو شدن است. شیوه ای از زندگی که سعادت دنیا و آخرت در آن بنا شده است. بر این اساس روش زندگی مدیریتی بر اساس شاخص ها و ارزش های تجربه شده ی دفاع مقدس به نام مدیریت جهادی ارائه گردید تا احیاگر بسیاری از روش هایی باشد که در حال فراموشی هستند. سبکی که در کمال سادگی مملو از آرامش و هدایت گری است.
منظور از جهاد، صرفاً نبرد و مبارزه رودر رو نیست بلکه جهاد به معنای زندگی پویا، هدفمند و آمیخته با کار و تلاش مفید است که می تواند در عرصه های دفاعی، سازندگی، مدیریتی و رفع مشکلات بشریت باشد. با این مبنا می توانیم از پدیده ای به نام سبک زندگی جهادی سخن بگوییم.
۴. ترویج سبک زندگی جهادی توسط مدیریت جهادی
در دنیای حاضر سبک های مختلفی برای زندگی وجود دارد اما جهادگران با اقتباس از دوران هشت سال دفاع مقدس و بهره مندی از تجربیات جهادی آن دوران شیوه ای را در پیش گرفته اند که به نام سبک زندگی جهادی معروف است. یکی از مباحثی که در سالهای اخیر درباره ارتباط سبک زندگی جهادی و تاثیرگذاری آن بر شرایط جامعه مطرح بوده است شناخت جایگاه سبک زندگی در ساختارهای مدیریتی جامعه اسلامی است.
یکی از وظایف و اهداف مهم حاکمیت و مدیریت در جامعه اسلامی شناخت سبک زندگی و معرفی آن به اجتماع و تبدیل آن به یک حرکت جاری در زندگی مردم است. این که سبک زندگی از کجا استخراج شود، موضوع مهمی است و طبیعتاً منابع و متون دینی از مهمترین منابعی هستند که چگونگی کیفیت دینی به زندگی بخشیدن را تامین می کند. وقتی به این منابع مراجعه می کنیم، متوجه می شویم که این منابع زندگی را با چند شاخصه هدفمندی، تحرک، پویایی و آگاهی تعریف می کنند. مهمترین روش برای پیاده سازی و معرفی این سبک به جامعه، حمایت و عمل به آن توسط مدیران دینی است.
۵. مغایرت مدیریت جهادی با شیوه های تکنوکراتی مولود فرهنگ سرمایه داری:
فرهنگ مدیریت جهادی با مصرف گرایی، اشرافی گری و شیوه های تکنوکراتی که مولود فرهنگ سرمایه داری است مغایرت دارد. تفکر سرمایه داری جامعه را به سمت مصرف گرایی و انحراف از مسیر آرمان های انقلاب و عدالت سوق می دهد. این نکته ای بود که وفاداران مدیریت جهادی از آن دوری می کنند. برای تبیین سبک مدیریت جهادی ابعاد، الگوها، مؤلفه ها و فرهنگ مبتنی بر آن تشریح می گردد:
۵_۱. الگوی مدیریت جهادی:
تفاوت اصلی مدیریت جهادی با سایر نظام های مدیریت، پیش فرض ها و مبانی فکری آن مقتبس از مدیریت اسلامی است. برای مثال، کسب سود در مدیریت اسلامی و سایر نظام های مدیریت دارای اهمیت می باشد. ولی در سایر نظام ها حصول حداکثر سود به عنوان هدف اصلی مطرح است، در مدیریت جهادی سود به عنوان وسیله محسوب می شود. البته کسب سود حتی در مقیاس وسیع و کلان مذموم نیست و اگر از طریق قانونی، شرعی و با تلاش به دست آید جزء عبادات و فضیلت ها محسوب می شود. بنابراین مدیریت جهادی را نباید در مقابل سایر نظام های مدیریت قرار داد، بلکه مدیریت اسلامی بر شانه های مبانی فکری اندیشه اسلامی از سایر نظریه های مدیریت استقبال می کند و بهره برداری می نماید.
۵_۲. فرهنگ و مدیریت جهادی:
فرهنگ جهادی یک مفهوم کلی است که از جمله مصادیق آن دین محوری، ولایت مداری، ایثار، مردم گرایی، خودباوری، نوآوری، ماموریت پذیری و… می باشد. نظریه و عملکرد فرهنگ و مدیریت جهادی در مرتبه نخست بر جنبه های انسانی سازمان توجه دارد. فرهنگ و مدیریت جهادی را می توان عمل، فراگرد، پیامد یا حالتی دانست که برای تعالی انسان ها پدید می آید و این به نوبه خود به معنی پیش بردن، روان سازی رشد، متحول کردن فرصت ها، کامل کردن، برتری بخشیدن یا بالا بردن امور انسانی است.
۵_۳. ابعاد و مولفه های مدیریت جهادی:
مهم ترین ابعاد و مؤلفه های مدیریت جهادی را می توان به شرح زیر ارائه نمود:
الف: بُعد ساختاری (دارای مؤلفه هایی نظیر: مدیریت برای خدا، مدیریت ولایتی، انعطاف پذیری ساختار، تشکیلات مناسب با شرایط)
ب: بُعد رفتاری (دارای مؤلفه هایی نظیر: خودباوری، پرکاری، تحول آفرینی، پویایی، سخت کوشی، سرعت عمل در کارها)
ج: بُعد زمینه ای (دارای مؤلفه هایی نظیر: مشارکت پذیری، قناعت، نهادینه کردن اخلاق و ارزش های دینی در محیط کار واهمیت دادن به بیت المال)
بر این اساس فرهنگ و مدیریت جهادی دارای یک اصل محوری و بنیادی است که آن تاکید تام بر معنویت و ارزشهای اخلاقی – اسلامی – انسانی است. در واقع، مدیریت جهادی بدون معنویت وجود نخواهد داشت. امروزه با پیشرفت های علم تاثیر معنویت بر شاخص های کارآمدی و کارایی، سلامت سازمانی، خدمت دهی مناسب، بهره وری، تکریم و… بر هیچکس پوشیده نیست.
علیهذا با توجه مطالب فوق الذکر بکارگیری از افراد غیر متخصص و کاربلد در گمرک ایران نه تنها سبب چالش در امور خواهد شد بلکه موجبات دلسردی نیروهای ارزشی و دلسوز را فراهم می سازد
بدین جهت مقامات دولتی(مدیران ارشد سازمان گمرک جمهوری اسلامی ) را نسبت به عواقب تصمیمات آگاه نمود تا مسیر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و منویات مقام معظم رهبری مدظله العالی حرکت رو به رشد ادامه یابد.
Friday, 25 April , 2025